ارزشهای دینی از جمله عناصر مهم نظام فرهنگی هر جامعه است که ارتباط نیرومندی با دیگر عناصر نظام فرهنگی از جمله ارزشهاي سیاسی دارد. چگونگی رابطۀ ارزشهاي دینی و سیاسی در ایران به ویژه پس از انقلاب اسلامی همیشه مورد بحث و نظر بوده است. این پژوهش به منظور شناخت یک الگوی نظری در باب ارزشهاي سیاسی و دینی بین نسلی، به تبیین تجربی- تحلیلی رابطۀ «دینداری» و« ارزشهاي سیاسی» بین نسلی در دو منطقه از شهر اصفهان پرداخته است. روش بررسی در این پژوهش، پیمایش و با استفاده از پرسشنامه بوده که به تعداد 384 پاسخگو داده شدهاست. چارچوب نظری تحقیق حاضر نیز، دیدگاه تلفیقی رانلد اینگلهارت بوده است که بر اساس آن سنتهای دینی و تغییرات اقتصادی اجتماعی حاصل از نیروهای نوسازی، بر ارزشهاي سیاسی و همچنین رویکرد دینی افراد تأثیر گذارند. یافتههای تحقیق نشان میدهدکه در جامعۀ¬ مورد مطالعه باگستردگی معنیدار ارزشهاي دموکراتیک مواجه هستیم. با سنجش ابعاد اعتقادی، احساسی، مناسکی و پیامدی دینداری¬که در الگوی گلاک و استارک ذکر شدهاست، به¬گونه شناسی رویکردهای مختلف به دین پرداختیم: رویکردهای «نوگرایی دینی»، «بنیادگرایی دینی» و «نوگرایی سکیولار»، شناسایی شده اندکه هر کدام رابطۀ مشخصی با ارزشهاي سیاسی در جامعه داشتهاند. همچنین در این پژوهش، تحصیلات و پایگاه اقتصادی-اجتماعی و همچنین نسل از طریق رویکرد دینی بر ارزشهاي سیاسی افراد تأثیرگذار بوده است. با توجه به یافتههای این رساله، باید گفت که شکاف ارزشی بین نسل اول و سوم پس از انقلاب، نه در ارزشهاي سیاسی و نه در اعتقادات و احساسات دینی، که در انجام فرایض و مناسک دینی و به ویژه در بُعد پیامدی و رفتاری دینداری بوده است که ما از آنها به عنوان ارزشهاي سنتی نام بردیم. در واقع نسل سوم پس از انقلاب در این تحقیق که جوانان 18 تا 29 سال بوده اند، نسبت به نسل اول که بالای 50 سال داشته اند، در زمینۀ ارزشهاي اجتماعی تفاوت چشمگیری داشتهاند بدین صورت که ارزشهايی که ما به عنوان ارزشهاي مدرن یاد کردیم، در نسل جوان گستردگی قابل ملاحظه داشته است و شاید هراس اخلاقی مسئولان جامعه که همگی از نسل اول هستند، بی دلیل هم نباشد. واژگان كليدي: ارزشهاي سياسي، ارزشهاي ديني، نسل، پايگاه اقتصادي – اجتماعي