چکیده پایان نامه: : تحلیل گفتمانی عدالت در دهه سوم انقلاب با تاکید بر سال‏های(۸۴-۸۰)

تحقيق پيش رو با هدف تشريح فرآيند هژمونيک شدن گفتمان اصول¬گرايي عدالت¬محور در دهه سوم انقلاب(1380-1384) شکل گرفته است؛ جهت اين بررسي بنا به امتيازات نظريه لاکلاو و موفه در نمايش سيستماتيک تخاصمات گفتماني (افول يک گفتمان و ظهور گفتمان ديگر)، استفاده از اين نظريه را به عنوان چارچوب نظري کارآمد و در عين حال به عنوان استراتژي روشي تحقيق در دستور کار قرار داديم؛ پس از آن جهت عملياتي نمودن تحقيق، با ارجاع به آرشيوهاي کلامي همچون سخنراني¬ها، تبليغات، مناظرات و ... و نيز بررسي کنش¬هاي غيرکلامي و ماوراء زبان¬شناختي چون فيلم¬هاي تبليغاتي، نحوه پوشش، نوع لحن، استراتژيهاي رقابتي متنوع ميان دو گفتمان موردنظر، درصدد انسجام¬بخشي و تدوين اين يافته¬ها ذيل مفاهيم و راهبردهاي نظريه لاکلا و موفه برآمديم. در نهايت يافته¬هاي حاصل از رويکرد گفتماني تحقيق، حاوي آن بودند که: گفتمان عدالت¬محور اصول¬گرايي در فرآيندي رقابتي، با استفاده از زمينه¬هاي ايجاد شده از طريق تزلزل¬ها و بي‏قراري‏هاي گفتمان اصلاح¬طلبي در عرصه سياست و فرهنگ، غفلت آن از عرصه اقتصاد، عدم توافق بر سر معاني نظري و عملي مفاهيم اساسي گفتمان، بدبيني¬ها و ابهامات ايجاد شده در افکار عمومي در وقايعي نظير قتل¬هاي زنجيره‏اي، پرونده اختلاس شهرداري و ... توانست از اوايل دهه هشتاد در سه مرحله شامل؛ انتخابات دوّمين مرحله از شوراي شهر در اواخر سال 80، انتخابات مجلس هفتم در اواخر سال 82 و انتخابات رياست جمهوري در سال 84 و از طريق زمينه¬ها و امکانات سخت¬افزارانه¬اي چون در اختيار داشتن سازوکارهاي قانوني و ابزارهاي قدرت همچون قوه قضاييه و نهاد شوراي نگهبان زمينه¬هاي لازم رابراي حاشيه¬راني اصلاح¬طلبان و ساختار شکني برخي دال¬هاي اصلي آن همچون اصلاحات، مردم، قانون و ... فراهم آورده و با تأکيد بر شعارها و مفاهيمي چون، تشکيل دولت اسلامي از طريق اقامه عدل و ارجاع آن به مضاميني چون مبارزه با فقر و فساد و تبعيض، امکانات برابر براي همه، آوردن نفت سر سفره‏هاي مردم، که در قالب راهبردهايي نرم¬افزارانه¬ نظير کاربرد زبان همه فهم و عاميانه، داشتن لحني ساده و صميمي، نمايش ساده¬زيستي و … ارائه مي¬شد، به آفرينش نظام معنايي جديدي دست بزند که طي آن ضمن نقد دولت¬هاي گذشته و اشاره به نقصان¬ها و ناکارآمدي¬هاي آن¬ها در تأمين و توجه عدالت¬محورانه به نيازهاي اقتصادي و رفاهي مردم به ساختار شکني آن¬ها پرداخته و در عين حال قابليت دسترسي و اعتبار خود در افکار عمومي را افزايش دهد و در نهايت براي چند سال خود را به عنوان گفتمان هژمون، در فضاي سياسي کشور حاکم سازد. واژگان کلیدی: گفتمان،عدالت، اصول¬گرایی، اصلاح¬طلبی،غیریت سازی، هژمونی.