چکیده پایان نامه: سینما و تحكیم قدرت جمهوری اسلامی؛ بررسی سینمای اوایل دهه شصت

هدف این پژوهش شناسایی و بررسی نقش هنر سینما در تحکیم قدرت جمهوری اسلامی در ایران پس از انقلاب است. در نظریه های مربوط به اعمال قدرت و تولید و بازتولید قدرت عموما بر دو شیوه بازتولید و اعمال قدرت تاکید می شود. گروهی از متفکران، قدرت را در شکل عینی آن که مبتنی بر مکانیسم «زور» است مفهوم سازی کرده و بر نقش این شیوه اعمال قدرت در تحکیم نیروهای حاکم تاکید می کنند. گروه دوم، بر خلاف دیدگاه نخست، بر قدرت خرد و قدرت مبتنی بر دانش تاکید می نهند که اصولا از طریق مکانیسم های «متنی» یا «گفتمانی» بر جامعه اعمال می شود. این پژوهش،مبتنی بر نظریه های دسته دوم، سعی در شناخت نقش هنر سینما و مکانیسم های متنی اعمال قدرت در جهت تحکیم قدرت جمهوری اسلامی دارد. از اینرو، محقق این پرسش را به عنوان پرسش کلیدی خود مطرح ساخته است که: سینما چگونه(با چه مکانیزم هایی)به تولید و بازتولید گفتمان جمهوری اسلامی پرداخت و در نتیجه در راستای تحکیم قدرت جمهوری اسلامی عمل کرد؟ به منظور پاسخ گفتن به پرسش بالا ، کوشیده ایم با استفاده از تحلیل گفتمان و تحلیل روایت چگونگی تولید و بازتولید گفتمان اسلام انقلابی که به تحکیم جمهوری اسلامی می انجامد را با بهره از نظریه های سه تن از مهمترین نظریه پردازان معاصر یعنی ارنستولاکلائو، اسلاوی ژیژک و ژولیا کریستوا و با بهره از مهمترین مفاهیم آنها یعنی مداخله ی هژمونیک ، فانتزی و آلوده انگاری تفسیر کنیم. در انجام پژوهش تجربی خود قادر به بررسی تمامی یا تعداد زیادی از آثار سینمایی تولید شده در سال های دهه شصت نبوده ایم. ازاینرو، با بهره از نمونه گیری قضاوتی سه اثر را برگزیده ایم.اگرچه مدعی هستیم می توان از مبانی نظری و فرضیه های مطرح در این پژوهش برای تحقیق در خصوص نقش دیگر فیلم ها و حتی انواع دیگر آثار هنری از قبیل آثار ادبی، تئاتر، نقاشی و... در تحکیم قدرت استفاده کرد. در نهایت این پژوهش به ما نشان داد که این فیلم ها ضمن مداخله ی هژمونیک در منازعه ی گفتمانی موجود در جامعه بویژه از طریق آلوده انگاری در جهت ساختن یک فانتزی اسلامی انقلابی، به دنبال برساختن سوژه ی یکپارچه اند. واژگان کلیدی: سینمای دهه شصت، قدرت متنی، تحلیل گفتمان، مداخله هژمونیک، تحکیم قدرت، نظام جمهوری اسلامی، فانتزی، آلوده انگاری.