|
|||||||||||||
چکیده: تاکنون درباره انقلابی که در 22 بهمن 1357 به عمر نظام شاهنشاهی پهلوی پایان داد و سرآغاز عصر نوینی در حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی- دینی و حتی اقتصادی جامعه ایرانی شد، کتب و آثار فراوانی چاپ و منتشر شده و صدها تن از پژوهشگران، اندیشمندان، فعالان سیاسی و اجتماعی، مطلعان و آگاهان به امور در ایران و سایر نقاط جهان پیرامون مبانی نظری و دلایل تاریخی تکوین، شکلگیری و پیروزی آن انقلاب عظیم و بیمانند به انحاي گوناگون به اظهارنظر و بیان دانستهها و دریافتهای خود پرداختهاند. این روند همچنان ادامه دارد و گمان نمیرود تا آیندهای نه چندان نزدیک از اهمیت لزوم بررسی و کسب دریافتهای مورد وثوقتر موضوع انقلاب ایران در نزد صاحبنظران، محققان، صاحبان علم و اندیشه، علاقهمندان به مباحث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و دیگرانی از اقشار مختلف مردم در داخل ایران و نیز خارج از مرزهای کشور کاسته شود. شواهد و قراین زیادی وجود دارد، که نشان میدهد، در این برهه که بیش از 34 سال از پیروزی آن انقلاب بزرگ سپری میشود، به دلایل عدیده گسترهی این خیل مشتاقان حتی رو به فزونی است. البته شاید نیاز به شرح و بسط بیشتری هم نباشد که پژوهش حاضر اساساً از آن جهت اوراقی دیگر بر تاریخ بلند انقلاب اسلامی ایران میافزاید و مخاطبان خود از اقشار و گروههای مختلف را تصدیع میدهد که هنوز این احساس وجود دارد، و باید گفت این واقعیت به عیان مشاهده میشود، که بهرغم گذشت بیش از سه دهه از وقوع انقلاب، همچنان، بازکاوی و دریافت عمیق و دقیقتری از مبانی نظری و ریشههای تاریخی آن واقعه بیمانند مورد غفلت قرار گرفته است. بسیاری از پژوهشگران، نظریهپردازان و تاریخ نگاران در بررسی و تحلیل مبانی فکری و نیز فرآیند تاریخی شکلگیری و وقوع این انقلاب راه خطا پیمودهاند و شماری دیگر، که میشود گفت، بر گروه نخست تفوق عددی دارند، از بررسی و تبیین عمیق و دقیق بنیان فکری- اندیشهای و روند تاریخی تکوین و شکلگیری آن انقلاب عظیم طفره رفتهاند و شاید بشود گفت، بیحوصلگی پیشه کردهاند. با عنایت به این موضوع، پژوهش حاضر بر مبنای دو پرسش اساسی زیر، که هر یک میتوانند سؤالات دیگری را در زیر مجموعههای خود جای دهند، درصدد برآمده است، مبانی نظری و ریشههای تاریخی انقلاب اسلامی ایران را مورد بررسی، تحلیل و ارزیابی قرار دهد و مدعی شود که میتواند فقر تاریخنگاری، باید گفت، گسترده دامنگیر انقلاب ایران را به حداقل کاهش دهد: 1. آیا انقلابی که در سال 1357 بر عمر نظام شاهنشاهی پهلوی خاتمه داد، شکل، قالب و محتوایی اسلامی داشت؟ و اگر پاسخ مثبت است، که نگارنده این سطور به ضرس قاطع آن را تأیید میکند، پرسش دوم و مهمتر این پژوهش عبارت خواهد بود: 2. چرا انقلاب ایران، اسلامی و بهطور مشخصتر در احکام، فرهنگ، آموزهها، شعائر دین اسلام و مذهب تشیع ریشه داشت؟ پاسخ این دو پرسش در جایجای اثر حاضر بر مبنای فرضیات زیر استوار شده است: 1. بدون نیل به درکی عمیق و دقیق از نقش و جایگاه آموزهها، شعائر و فرهنگ دیرپای مذهب تشیع در حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی- دینی و نیز اقتصادی جامعه ایرانی، که طی قرون و اعصار گذشته تاریخ ایران همواره روندی رو به گسترش داشته است، معرفت ما پیرامون فرآیند تاریخی تکوین، شکلگیری و نهایتاً پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 ناقص و چه بسا راه خطا خواهد پیمود. |